𝓛𝓸𝓷𝓮𝓵𝔂 𝓶𝓸𝓸𝓷

خوش اومدین به سرزمین من:")

شاید که شاید شایدی دیگر بود

شاید در پس ناامیدی ، ناامیدی دیگر بود

مثل ابر های سیاه که دسته پشت هم زنجیر شده اند

شاید که آخر دو تا آشپز

غذایی لذیذ تر میپختند و ما از روی دو آشپز ناسازگار قضاوت کردیم

شاید که فوت کوزه گری سالها باد خوردن بود 

و مارو با یه فوت ساده گول زدن

شاید همه ی شاید ها یه شاید دیگه بود

۰ نظر ۱ موافق

تناسخ

اگه میفهمیدین که رویاهای الانتون ، مربوط به زندگی قبلیتونن که بهش نرسیدین چه اقدامی انجام میدادین؟ 

چه فکری میکردین و چه جمله ای به خودتون میگفتین؟

با چه کسی حرف میزدین ؟

جدا از اون

فکر میکنید زندگی قبلیتون توی کدوم کشور بودین؟

۰ نظر ۱ موافق
فاطیم
اسم هنریم لانلی موون
امیدوارم بتونم احساساتتونو با متنام آمیخته کنم:")
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان