𝓛𝓸𝓷𝓮𝓵𝔂 𝓶𝓸𝓸𝓷

خوش اومدین به سرزمین من:")

شناور بر خشکی

شناور بودم

بر روی خشکیدگی حرف هایت

همان حرف هایی که طراوتی نداشتند

و نام من درونشان زمزمه میشد

یک راز بودم

برای تمام محبت های تو که زندگی میکردند

و وجود من رنگی در میانشان نداشت

پس آفت شدم

برای گل های لبخندت

برای غنچه های صدایت

برای نوشته های دفترت

تاکه بشنوی نفرین یک منتظر را

از دید انتظار!

۰ نظر ۲ موافق

روزی نام تو

روزی نام تو همان کلمه ای بود که جملات تپش هایم بود

روزی وجود تو همان اردیسی بود که به یاد من آورده بودی

روزی یاد تو همان خاطره ای بود که لبخند هایم بود

اما تو نامت را کلمه ای سوخته کردی

و گردش را در خاطراتم دفن کردی

اما تو وجودت را به زهر ها آشنا کردی

و تن من را آلوده کردی

و اما تو یادت را نفرین کردی

و لبخند فراموشی را به یادم دادی

۱ نظر ۲ موافق

بهم بگو

بهم بگو که حرفات مهره های روی تخته بازی نبودن

چون من تمام افکار این بازی لعنتی رو برای تو نمایش دادم

بهم بگو که چشمات احساس داشتن

چون تمام افکار من با احساس های خیالی تو بودن

بهم بگو که واقعی بودی

چون تمام من واقعی بود...

۰ نظر ۱ موافق
فاطیم
اسم هنریم لانلی موون
امیدوارم بتونم احساساتتونو با متنام آمیخته کنم:")
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان